معنی ساخلو و پادگان

حل جدول

فرهنگ فارسی هوشیار

ساخلو

پادگان


پادگان

گروهی از سربازان که در مکانی جای گزیده و به حفظ و نگهبانی آن گماشته شده باشند

مترادف و متضاد زبان فارسی

ساخلو

پادگان، سربازخانه


پادگان

ساخلو، سربازخانه، پیاده‌نظام

فرهنگ معین

ساخلو

(لُ) [تر.] (اِ.) پادگان، گروهی سرباز که در یک مکان ساکن شوند و به محافظت آن بپردازند.


پادگان

محل اسکان گروهی از سربازان که برای محافظت محلی در آنجا متوقف شوند.2- سربازخانه، ساخلو، دسته - های پیاده نظام عهد ساسانی. [خوانش: (دِ) [په.] (اِمر.)]

لغت نامه دهخدا

ساخلو

ساخلو. [ل ُ] (ترکی، اِ) گروهی از سربازان که در مکانی جای گزیده وبحفظ و نگاهبانی آن گماشته شده باشند. این کلمه ترکی است و فرهنگستان پادگان را بجای آن برگزیده است.


پادگان

پادگان.[دِ] (اِ مرکب) گروهی از سربازان که در مکانی جای گزیده و بحفظ و نگاهبانی آن گماشته شده باشند. (فرهنگستان). و آنرا پیشتر از این ساخلو میگفتند. و پاد بمعنی محافظت و نگاهبانی است. رجوع به بادگان شود.

واژه پیشنهادی

ساخلو

پادگان نظامی

فرهنگ عمید

ساخلو

عده‌ای سرباز که در محلی برای نگهبانی گماشته شوند، پادگان،


پادگان

گروهی از سربازان که در یک محل متوقف و مٲمور نگهبانی آن محل باشند، ساخلو،
محلی که این گروه در آن مستقر می‌شوند،

معادل ابجد

ساخلو و پادگان

781

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری